«من .. تــو .. آفتـــاب »

«من .. تــو .. آفتـــاب »

" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "
«من .. تــو .. آفتـــاب »

«من .. تــو .. آفتـــاب »

" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "

تا حالا شده ؟؟

تا حالا شده با دلت بجنگی و شکست خورده به دلت رجوع کنی و اون هرهر از احساساتی بودنت بخنده؟؟

تا حالا شده به خاطر عقل و منطقت بهترین چیزای دنیا رو فدا کنی؟

تا حالا شده آرزوت فقط یه چیز باشه و خدا برات خط و نشون بکشه همه چیز غیر از این؟؟

تا حالا شده  حرف دلت رو به یکی بزنی و اون با  مشت بکوبه تو دهنت ؟؟

تا حالا شده اونقدر فکرت مشغول باشه که یادت بره که چقدر پیاده راه اومدی؟؟

از این تا حالاهـــــــــــا زیاد شده ...اونقدر که برام عادیه...

خدایا داستان رو عوض کن ...از تکـــــــــرار خسته ام

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.