ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
روی علف ها چکیده ام.
من شبنم خواب آلود یک ستاره ام
که روی علف های تاریک چکیده ام.
جایم اینجا نبود.
نجوای نمناک علف ها را می شنوم
جایم اینجا نبود.
فانوس
در گهواره خروشان دریا شست و شو می کند
کجا می رود این فانوس ،
این فانوس دریا پرست پر عطش مست ؟
بر سکوی کاشی افق دور
نگاهم با رقص مه آلود پریان می چرخد.
زمزمه های شب در رگ هایم می روید.
باران پر خزه مستی
بر دیوار تشنه روحم می چکد.
من ستاره چکیده ام.
از چشم نا پیدای خطا چکیده ام:
شب پر خواهش
و پیکر گرم افق عریان بود.
رگه ی سپید مرمر سبز چمن زمزمه می کرد.
و مهتاب از پلکان نیلی مشرق فرود آمد.
پریان می رقصیدند.
و آبی جامه هاشان با رنگ افق پیوسته بود.
زمزمه های شب مستم می کرد.
پنجره رویا گشوده بود.
و او چون نسیمی به درون وزید.
اکنون روی علف ها هستم
و نسیمی از کنارم می گذرد.
تپش ها خاکستر شده اند.
آبی پوشان نمی رقصند.
فانوس آهسته بالا و پایین می رود.
هنگامی که او از پنجره بیرون می پرید
چشمانش خوابی را گم کرده بود.
جاده نفس نفس می زد.
صخره ها چه هوسناکش بوییدند!
فانوس پر شتاب !
تا کی می لغزی
در پست و بلند جاده کف بر لب پر آهنگ؟
زمزمه های شب پژمرد.
رقص پریان پایان یافت.
کاش اینجا نچکیده بودم!
هنگامی که نسیم پیکر او در تیرگی شب گم شد
فانوس از کنار ساحل براه افتاد.
کاش اینجا- در بستر پر علف تاریکی- نچکیده بودم !
فانوس از من می گریزد.
چگونه برخیزم؟
به استخوان سرد علف ها چسبیده ام.
و دور از من ، فانوس
در گهواره خروشان دریا شست و شو می کند.
پ. ن:عاشق این شعر سهرابم...تقدیم به دوستان.
دیگه از فردا نیستم...مدتی طول میکشه تا برگردم....دلم واسه همه تنگ میشه....
به نام خدا
سلام خواهر مهربونم.
امیدوارم امتحاناتتو با موفقیت به اتمام برسونی.
یک هفته است که بدجوری مریض شدم. این سه شب فقط ۲ ساعت خوابیدم. دنیا داره دور سرم می چرخه.دارم بالا میارم.
نشسته ام سه کنج اتاق و به جای تو
زانو بغل گرفته ام و از برای تو
یک شعر تازه نوشتم دلم تنگ است
حال و هوای دلم پر شده از هوای تو ...
تلاله جان یادت باشه : همه رو دوست داشته باش و از هیچ محبتی فروگذاری نکن اما هرگز به چیزی که فانی و مردنیست وابسته و دل بند نشو. چه کسی برای آدم عزیز تر از پدر و مادر و خواهر و برادره؟ اما آیا اونا تا همیشه کنار ما می مونند؟ نه.
مرگ تلخ ترین و انکار ناپذیر ترین حقیقته. اما از دید ما انسانهایی که هیچی نمی دونیم. اما قرآن به وضوح می گه که مرگ پایان نیست بلکه آغازیست برای تولدی دوباره در دنیایی تازه و نو. مگه باور نداری توی اون دنیا همدیگرو می بینیم پس چرا این همه بیتابی می کنیم وقتی که باید همگی بریم؟ هر چیزی در این دنیا فانیست غیر از خداوند که همیشه بوده و خواهد بود. این روح ماست که باید وارسته از این تعلقات دنیایی بشه. تلاله جانم هر برگ که از درختی می افتد و هر قطره بارانی که فرو می ریزد به قدرت خداوند و تقدیریست که برایشان در نظر گرفته است پس هرگز غمگین مباش و این طوری نگاه نکن که هر حادثه ای که در اطرافت رخ می ده رو به چیزی تشبیه کنی. به این برگ نگاه نکن که امروز زیر پاهات له می شه و می شکنه بلکه کمی هم به خودت نگاه کن که روزی که از این دنیا می ری و بدن مادی تو به خاک تبدیل می شه م خود تو می شی غذای همین درختهایی که الان دنیا رو زیبا و با طراوت کردند. مگه دو بیتی خیام رو نخوندی که چه قشنگ می گه:
هر سبزه که بر کنار جویی رسته است
گویی ز لب فرشته خویی رسته است
پا بر سر هر سبزه به خواری ننهی
که آن سبزه ز خاک لاله رویی رسته است
نمی دونم چرا این حالو داری و نمی دونم چی توی دلت می گذره اما بدون تو هرگز تنها نیستی. خداوند تمام این زیباییها رو برای تو خلق کرده. من نمی شناسمت فقط از روی نوشته هات می فهمم که گاهی شادی گاهی غمگین گاهی تو خودتی گاهی کسلی که این مرام هر آدمه. اما امیدوارم در حد متعارف و نرمالش باشه.
زیاد به خودت سخت نگیر. می دونم که توی امتحاناتت موفق می شی.
بدون داداشت همیشه به یادته. حتی وقتی که بهش سر نمی زنی.
http://www.iran20.com/group_discussion_view.php?group_id=1881&grouptopic_id=11065&p=4
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
برخیز و به جام باده کن عزم درست
کاین سبزه که امروز تماشاگــــه تست
فردا همه از خاک تو بر خواهد رست
در پناه خداوند همیشه شادو سربلند باشی خواهر گلم.
تا دیداری دوباره بدرود.
سلام
شعر زیبایی بود
شاد باشید و موفق و پیروز
در پناه امام زمان
سلام بسیار زیبا بود
امیدوارم در مدتی که نیستی دوستان مجازی رو فراموش نکنی منتظر میمونیم تا برگردی هر روز بهت سر میزنم ببینم کی میایی
ارادتمندیم آبجی
سلام بر تلاله خانوم
اولا که اگه خدا بخواد من اول شدم و بله دیگه... باریکلا به خودم
چرا دروغ بگم... شعر رو کامل نخوندم اما قول میدم بعدا بخونم... اخه من دو ساعت دیگه بلیط اتوبوس دارم و کلی کار دارم که انجام ندادم
خلاصه ببخشید دیگه
شما فعلا یه آفرین به صداقت و راست گویی من بگو
سلام خانوم گل خوبی؟
مدتی میشه که حوله وبلاگ رو ندارم مرسی که بهم سر زدی
چطوری تلاته خانوووووووووووووووووم
سلام دوست عزیز
معذرت از بابت اینکه چند ماهی نبودم
شاد باشی
وصال یار به روزه
در پناه امام زمان
ستاره ها وقتی میشکنن میشن شهاب, اما دلی که میشکنه میشه سوال بی جواب
اومدم بخونمت و تو داری میری...
کوجی
سلام عیدت مبارک به روزی سر به ما بزن منتظریم چرا اینقدر ناراحتی نبینمت اینجوری دختر خوب
سلام تلاله عزیز
حضورت کم رنگ شده دیگه به خونه محقر بنده سر نمیزنی!
پدر من یک کشاورز است
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام کوجی؟
سلام
دلم برات تنگ شده حتما قدم بر دیدگانم بگزار تا خاک پایت را سرمه چشمانم کنم
مبخشید شما فکر نمیکنید مدت زمانیه اون ورا پیداتون نیست ؟؟؟؟
سلام لیلا جان ...بابا اون ورا که پیدام نیست دیگه شعبه هم نمیام....کارا رو خود مهدی انجام میده....بابا امتحان داشتم....بچه زدن نداره۰....