ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
چه تنهاییم...
کسی از ما نمی پرسد
چرا غمگین و گریانیم...
چرا در کنج خلوتگاه خود مست تماشائیم...
چرا چون یاسهای بی قرار پیوسته حیرانیم...
و یا مثل گل سرخ بهار در فکر هجرانیم
چرا چون مریم چشم انتظار چشم انتظاریم...
چرا بیهوده چشم در بخچه شب کرده ایم
تا سحر هرگز نمی خوابیم
چرا در فکر فرداییم...
چرا مرحم برای زخم های کهنه مان هرگز نمی یابیم...
چرا از ما نمی پرسند
صدای مانده در کنج گلویت از غم چیست ؟
چرا تا زنده ایم از هم گریزانیم
چرا تنهای تنهاییم
چرا مست نگاه عاشقان بی سر و پاییم
چرا مجنون هم.... لیلی یکدیگر نمی مانیم...
چرا خنجر به کوه بیستون هرگز نمی آریم...
چرا همدم نمی خواهیم
چرا در وحشت غمهایمان پیوسته تنهاییم
چرا بستر زخوبیها نمی سازیم...
چرا یک لحظه در وجدان خود از خود نمی ترسیم ...
نمی دانم چرا ؟
دستان هم را جز برای آتش نفرت نمی خواهیم ...
چه تنهاییم... چه تنهاییم ...
چرا تنهای تنهاییم...
پ. ن 1: این شعر رو خیلی دوست دارم یه بار گذاشته بودم اما دوباره خوندنش خالی از لطف نیست.
پ .ن 2: شاعرش رو هم دوست دارم چون خواهرمه...
پ .ن 3: امروز وصال 1 ساله شد.
سلام
سلام
آپ کردم
بدو بیا
نگی بهم نگفتی هاااااااااااااااااااا
این بار خبرت کردم
درسته آپم قشنگ نیست و لی چون دوست داشتم نوشتم
پس منتظرتم
سبز باشی
هر وقت لینکم کردی خبر بده لینکت کنم
وبلاگ پر احساس و زیبایی داری
سلام تلاله جان، خوبی؟
واقعا شعر زیبا و دلنشینی بود، بهت تبریک میگم بخاطر داشتن همچین خواهر هنرمند و خوش ذوقی.
تولد تولد تولدت مبارک، ببخشید باید با گل و شیرینی میومدم...
سلام تلا جون
بابا خیلی خوشکل بود ...
نمیدونم چی بگم !
خیلی خوشکل بود ...همین !
اخه وقتی کم میارم مجبورم بگم افرین
لینکیدمتون
منتظر شعرهای بعدی هستم ها