«من .. تــو .. آفتـــاب »

«من .. تــو .. آفتـــاب »

" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "
«من .. تــو .. آفتـــاب »

«من .. تــو .. آفتـــاب »

" قصه سپــــــــردن دل ، یه حقیقت دروغـــــــــه "

حس نبودن...نداشتن..

یه وقتایی شده که یه قراری با خودم گذاشتم ...برای خدا هم خط و نشون زیاد کشیدم ،اما نمیدونم چرا هیچ وقت اون چیزی نمیشه که من میخوام و فکر میکنم...همیشه من زیاندیده ام و هیچ گروهی زیان منو به عهده نمیگیره ...این میشه که مثل همیشه تنهای تنها میرم یه گوشه مینشینم و به لجاجت فکر میکنم...به خیلی چیزا فکر میکنم

نمیدونم...

در این هوای دلپذیر ظهر جمعه دلم هوای باغ ارم کرده..حس عجیبی دارم

دلم نمیخواد...اما مجبورم چون زمان هیچ چیزی رو حل نمیکنه...فقط آدم رو دلبسته میکنه